غزل ۱۳۸ حافظ خوانش زهرا سلیمی

غزل ۱۳۸( خوانش بر اساس نسخه دکتر قاسم غنی و محمد قزوینی) بر وزن عروضی مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن ( بحر مضارع اخرب مکفوف محذوف) احتمال می‌دهم از غزل

دست‌ها به یاری هم

  اتاق نیمه تاریک و خنک بود. بر دیوار اتاق خط های منظم نوراز پرده زبرا افتاده‌بود. خط‌های کم رنگ، بی‌رمقی پاییز را نشان می‌داد. غلتی  زدم. خودم را

کلینتون ایستوود، داربست فلزی

    کلینتون ایستوود، داربست فلزی شهر در سکوت روز تعطیل هنوز در خواب نوشین صبحگاهی‌ست. یک کامیون از فاصله دور صدایش هر لحظه  کم‌تر می‌شود. ساختمانی سیمانی جلو

غزل ۱۳۲ حافظ (خوانش زهرا سلیمی)

  غزل بر وزن مفاعلن، فعلاتن، مفاعلن، فعلان( بحر مجتث مثمن مخبون اصلم مسبغ) طهارت کردن: وضو ساختن، طهارت به خون جگر پارادوکس است. در شعرهای عارفانه بسیار  است.

بنویس طفره نرو (ترس خانه‌زاد می‌شود)

روی نیمکت روبروی داروخانه نشسته‌بودم و به رفت و آمد عابرها نگاه می‌کردم. منتظر همسرم بودم تا داروهایش بگیرد. نورهای چشمک‌زن سبز و قرمز مغازه‌ها رنگ شب را تغییر