بحر نوشتن با ساعت شنی
مال پدر مهمانی خواهر و برادری خاصی بود. سماور را آتش کرد و روی ایوان اتاق مهمانی گذاشت. یک دست فنجان و نلعبکی توی سینی چید. چارقد گلدارش را
یادداشتی بر داستان زنی که مردش را گم کرد صادق هدایت
زنی که مردش را گم کرد اثر صادق هدایت از کتاب باز بینی واقعیت، محمد علی سپانلو خلاصه داستان زرین کلاه در حال رفتن به زین آبادِ مازندران است
جشن چهار آبان
تن ماهی جشن چهارم آبان سال ۱۳۵۲ بود. تمرینهای رژه را در مدرسه شرف ارامنه انجام داده بودیم. آماده برای رژه روز جشن تولد بزرگ خآندان پهلوی بودیم. دامن
فال قهوه، عقرب، زن موفرفری
عقرب، زن موفرفری درحال نوشتن و آماده کردن تمرین برای جلسه چهارشنبه ” نوشتن با ساعت شنی” بودم. بوی قهوه از آشپزخانه نزدیکتر شد. سر برگرداندم دو فنجان توی
سکوت حجره
سکوت حجره صداها کم و کمتر میشود. حیاط سرا خلوت است. یک کلاغ دم سفید همان کلاغ جره خودمان بین درختها با صدای بلند میخواند. روی اولین پلهی حجره
تقابل دو نسل
تقابل دو نسل سعی میکردم برای غلبه بر خواب بعد از ناهار بنویسم. زیاد فرقی نمیکرد از کجا و چه. فقط باید ذهن را به نوشتن بدهم. بهتر است
نوشتههای تازه
- پشت برج شیشه نقد رمان
- (بدون عنوان)
- بحر نوشت با ساعت شنی مهمانی واژهها و فالنویسی
- بحر نوشتن با ساعت شنی تمرین از شعر بنویسیم
- بحر نوشتن با ساعت شنی آنافورا هر روز یک داستان کوتاه میخوانم
- بحر نوشتن با ساعت شنی تمرین جلسه هشتم
- بحر نوشتن با ساعت شنی
- یادداشتی بر داستان زنی که مردش را گم کرد صادق هدایت
- جشن چهار آبان
- فال قهوه، عقرب، زن موفرفری
- سکوت حجره
- تقابل دو نسل
- زنان سرزمینم
- مهر کاشتیم و عشق درو کردیم
دستهها
- تجربه های نویسندگی (۱۷)
- تولید محتوا (۳۴)
- چشمه خورشید (۲)
- در باره من (۲)
- دستهبندی نشده (۶۴)
- اولین های زندگیم (۶)
- دکلمه ها (۱)
- روزنوشت (۳۹)
- سفرنامه (۲۴)
- کتاب بر فراز سه بام دنیا (۳)
- کتاب مادرم شوکت (۱۴)
- مقاله ها (۲)
- نامه ها (۶)
- نقد کتاب (۷)
- یادداشت وبر فیلم (۱)
آخرین دیدگاهها