در نوشتن صدای خود باشید.
نهمین جلسه «بحر نوشتن با ساعت شنی» را در یک چهارشنبه زمستانی برگزار شد. برای چهارشنبهها یک انرژی خاصی دارم و از اینکه میخواهیم با همدیگر تمرین کنیم و داشتههای خود را به اشتراک بگذاریم اتفاق خوبیست. از همه مهمتر اینکه بحر نوشتن با ساعت شنی برای من یک تجربه جدید است. چند روز تمرین آماده میکنم هر کتابی را که میخوانم حس یک تمرین با آن دارم.
برگهها آماده بود. ساعت چهار یک به یک بچهها آمدند. سر ساعت شروع کردیم. اول از همه یک عبارت تاکیدی پای تخته نوشته بودم آن را بلند خواندم و از بچهها خواستم بالای دفتر خود در تاریخ نهمین جلسه بنویسند. عبارت «در نوشتن صدای خود باشید.» کمی در باره جمله توضیح دادم. ما در کلام خود گاهی لاف میزنیم و ماجرای اصلی را به نفع خود تعریف میکنیم، بهتر نیست در نوشتن روراست و خود واقعیمان باشیم؟ حداقل برای خود نقش بازی نکنیم و حقیقت گفتن به خود، کمک میکند که اگر رفتار دلپسندی نیست آرام آرام آن را از خود دور و اگر خصلتی نیکوست در وجود خود تقویت کنیم.
تمرین اول) مهمانی واژهها
مهمانی واژهها اول از همه برای گرم کردن دست خیلی به ما کمک میکند. پس شروع میکنیم ابتدا، کلمات عینی (چیزهایی که به چشم میبینم مثل: گلدان، مجسمه،…) و ذهنی (کلماتی که برای هرکس مفهوم خودش را دارد مثل: امید، مهربانی،…) را دنبال هم بنویسند و تا صد کلمه بشود. بعد کلمه اول را مهمان کلمه صدم کنید. به همین ترتیب ادامه میدهیم.
این تمرین به ما کمک میکند تا عبارتهای جدید بسازیم. هرکدام مثل یک گنج در ذهن ما جا خوش میکند و موقع نوشتن بیآنکه تلاشی کنیم در قلم ما جاری میشود. این تمرین در «عبارتنویسی» و «عنواننویسی» بسیار کاربرد دارد.
برای خلاقیت در نوشتن و به چالش کشیدن ذهن میتوانیم یک حرف از فرهنگ لغت انتخاب کنیم. حرف «ش»
شور/شباب/شهاب/شلوغ/شندره/شوش/شلاق/شقایق/شوت/شتر/شکست/شیشه/شوربا/شلغم/شاد/شوسه/شمال/شکایت/شوالیه/شگرد/شلوغ/شست/شراره/شیون/شمد/شک/شگرف/شگفت/شداد/شال/شیر/شور/شهادت/شهید/شهد/شیون/شیاد/شیرین/شناس/شب/شهد/شخم/شلخو/شلوار/شعار/شعبده/شعر/شاخک/شمشیر/شوکا
کلمات را بدون اینکه فکر کنیم و انتخاب کنیم به هم وصل میکنیم. (روی کاغذ نوشتن حس بهتری دارد.) همه با هم ترکیبها را خواندیم برخی جالب و بعضیها خندهدار بود.
برای تمرین کلمه «ب» را انتخاب کردم و قرار شد بنویسند. ساعت شنی را برگرداندیم و پنج دقیقه همه با شور و اشتیاق نوشتند. بچهها در حال نوشتن بودند.
آقای «عارف نورعلیشاهی» دانشجوی موسیقی مهمان ما شد. برای ما سهتار زد. بچهها تمرین مینوشتند و عارف ساز میزد. نوشتن و موسیقی زنده در کنار هم آرامشی داشت و از هیجان تمرین کاست و تجربهای شد که تا به حال برای خود من هم پیش نیامدهبود.
تمرین دوم
فال نویسی
توضیح تمرین، به این ترتیب بود یک خصلت را در باره دوازده نفر بنویسیم. مثل سفر، مهمان، رازداری، دوستی،
این تمرین به ما کمک میکند تا به رفتار دیگران دقت داشتهباشیم. در نوشتن «داستان کوتاه» از نظر شخصیتپردازی دست ما پر باشد. کنش و واکنش افراد را در موقعیتهای مختلف بسنجیم. به خلق و خوی اطرافیان خود دقیق شویم.
شاید با خود بگویید ما که قرار نیست برای مجلههای زرد متن بنویسیم. اما نیاز داریم به تمرین حالت بازی بدهم و به ذهن خود به این وسیله جایزه بدهیم تا از خمودگی و اجبار تمرین بیرون بیاید. از همه مهمتر اینکه شخصیت همه داستانها و رمانها از تجربه زیستی نویسنده به اضافه خلاقیت و تعلیق در داستان است.
مارسل پروست در کتاب «در جستجوی زمان از دست رفته» دوشس و بارونی که در داستان هست همان کنت و کنتس است که در محافل اشرافی با آن ها برخورد داشتهاست.
فال نویسی
فروردین
اولین بار نبود به سفر زیارتی میرفتی، ولی همه چیز برایت جدید و جالب بود و به نظرت شهر تغییر بزرگی کردهبود. سعی در این داشتی که بیشتر خیابانها را ببینی و در گوشهی ذهنت آن را با شهر خودت مقایسه میکردی. این یک دیدگاهی مختص همه متولدین فروردین ماه است.
اردیبهشت
سفر مشهد برای تو یک سفر سیاحتی بود. میخواستی خودت را در بخش زیارت آن هم غرق کنی و برای همین سعی در این داشتی که با نگاه به چهره افراد از درون آنها خبردار شوی ولی این تقریبا ممکن نبود. برای یک اردیبهشتی همیشه دین در عین اینکه مقدس است ولی خیلی پیچیده و راه یافتن به درون آن سخت و گاهی غیرممکن است. ولی بخش دینی یا شاید عرفانی وجودت در این سفر راضی شد.
خردادماه
خرداد ماهیها اصولن در سفر زیاد به خوردن اهمیت نمیدهند، برای همین خیلی مهم نبود که در چه رستوران و چه غذایی بخوری، مهم آرامش حین غذا خوردن و لذت بردن از غذایی که شاید تکراری هم بود. ولی با اشتها و لذت خوردی و این برای تو اولویت بود. شاید بهتر بود غذایی محلی را نیز تجربه میکردی.
تیر ماه
تو از آن تیر ماهیها هستی که دیدارها برایت مهم هستند. میخواهی با همه ارتباط بگیری و در این کار شگرد خودت را داری. با یکی دو جمله مهرآمیز به قول معروف قاپ طرف را میدزدی و سر صحبت را باز میکنی؛ تا گفتگو به آن جایی برسد که برای هر دو مطلوب باشد. در این سفر گفتگوها برایت شیرین بود. راه رسیدن به مقصد را کوتاه کرد. اما هیچ میدانی گاهی بهتر است سکوت کنی.
مرداد ماه
مرداد ماهی مهربان میخواهم یک توصیه به تو بکنم. اینکه در سفر به دنبال بایدها و نبایدها نباش، این آزاردهنده است، بگذار سفر به روال خودش پیش برود. کمی در این سفر بهتر عمل کردی ولی باید بیشتر روی خودت تسلط داشتهباشی تا نبایدهای سفر روی اصل سفرت تاثیر نگذارد.
شهریور ماه
با اینکه متولد تابستان گرم هستی و پر از شور و هیجان ولی گاهی انرژی و رغبتت برای گردش در سفر از دست میدهی. این خیلی طبیعی است. تقریبا همه شهریوریها اینگونه هستند. پس خودت را بسپار به آنچه تواناییات میگوید. اگر نیاز به استراحت بیشتر داری حتما این کار را بکن و از سرزنش خود پرهیز کن.
مهر ماه
مهر ماهیها توجه ویژهای به دیدن موزه و جاهای قدیمی دارند. در این سفر باید به چند موزه که در برنامهات بود سر میزدی؛ ولی کوتاهی سفر امکان آن را فراهم نکرد. تو مهر ماهی مهربان، با دیدار از همان یک موزه راضی بودی.
آبان ماه
آبان ماهی من که سفرهای هوایی را به زمینی ترجیح میدهی. سوار و پیاده شدن و در انتظار ماندن برای تو خیلی آسان نیست. میخواهی حس پرواز را داشتهباشی؛ حتی اگر داخل یک جعبه آهنی غولپیکر باشد. پس سختی آن را به جان خریدی. آبان ماهیِ رویا پرداز، خودت را در آسمان با بال پرواز میدیدی.
آذرماه
آذر ماهیها خجول، آیا میدانی، خجالت از کجا سراغ شما آمدهاست! ملاحظهکار و گاهی شکهای بیدلیل داری و برای خریدن یا نخریدن شک میکنی. تردید لازمه خرید هست. ولی آذرماهیها بیشتر در این مورد دقت دارند به حدی که به وسواس تبدیل شدهاست. سعی در از بین بردنش نکن، چرا که از خصلتهایی هست که تا همیشه همراه تو خواهدبود. شاید باید به کودکیت سری بزنی.
دی ماه،
دی ماهی و موسیقی با هم زاده میشوند. هیچوقت نمیتوانند بدون موسیقی روز را بگذرانند. ولی در سفر کمتر موسیقی گوش میدهی. بیشتر ترجیح میدهی، موسیقی زنده بشنوی . یادگیری جدی یک ساز میتواند برای همیشه موسیقی را همراه تو کند. در باره آن فکر کن.
بهمن ماه
بهمن ماهی همسفرت را تازه شناختی میخواهی دل را به دریا بزنی. دست از همه چیز بکشی و خط بطلان بکشی، روی تمام دوستیهایی که برای آن سالها سرمایه عمر و رفاقتت را گذاشتهای. گاهی دچار این سردرگمی میشوی، ولی باید کمی منصف باشی. شاید تو نیز برای او در سفر کسی دیگری بودی.
اسفند ماهی
اسفند ماهی با دو ماهی که در خلاف جهت هم حرکت میکنند. سفر نیز برای تو این گونه بود. خلاف آن چیزی که به دنبالش بودی. تو هیچوقت در خلاف جهت رسیدن به خواستههایت حرکت نکردی. این اهدافت هستند که بسیار از تو دور میشوند. راز سر به مهری است که هر چه بیشتر جستجو میکنی کمتر به راز آن پی میبری. پس فقط دل به سفر بسپار زندگی را با همین روال سیال و آرامش بی نگرانی پیش برو، بی شک خبرهای خوشی در راه است.
ساعت شنی را برگردانیم و هر کدام در باره یک موضوع نوشتند. بچهها به ترتیب خواندند. هر کس فقط یک ماه را می خواند. شور و هیجانی در کلاس برپا شدهبود.
بعضی مخالف بودند که فال در باره آن ها صدق نمیکند.
هدف تمرین شناخت و دقت در شخصیت ها میباشد.
در پایان کلاس مناجاتی از «خواجه عبدالله انصاری» خواندم .
تمرین برای منزل قرار شد که هر روز بر یکی از حواس پنجگانه خود تمرکز کنیم و از آن بنویسیم.
نوازندگی سه تار، خوردن استکان به نعلبکی، کشیدن صندلی، حرف زدن و خنده، آواز گل سنگ با صدای خانم آقایی، خداحافظی
در پایان کلاس صمیمیتها بیشتر شد. با خوردن چای کنار همدیگر، رفاقتها را پر رنگتر کردیم.
عکس یادگاری گرفتیم.
۱۱بهمن۱۴۰۲
آخرین دیدگاهها