غزل ۱۳۸ حافظ خوانش زهرا سلیمی

غزل ۱۳۸( خوانش بر اساس نسخه دکتر قاسم غنی و محمد قزوینی)

بر وزن عروضی

مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن ( بحر مضارع اخرب مکفوف محذوف)

احتمال می‌دهم از غزل خواجو تاثیر گرفته باشد:

هرکو شمع زآتش دل تاج سر نکرد/ سر در میان مجلس عشاق برنکرد

گوشه: ایهامی دارد به گوشه کمان ( به قرینه تیر) این ابهام را بارها در شعر حافظ می بینیم.

ز چشمت جان نشاید برد، کز هر سو که می بینم/ کمین از گوشه‌ای کردست و تیر اندار کمان دارد.

جوان را دلاور می‌خواند که او خود را آماج تیر آه پیران و درویشان گوشه‌نشین کرده‌است، البته صفت خوبی نیست.

شوخ دیده: یا شوخ چشم اغلب به معنای بی‌شرم و آزرم و دست کم گستاخ است.ئاما در این بیت سخن از معشوق است. به نظر می‌رسد عشوه‌ گر و طناز و رعنا مراد باشد.

میرمش: میرم اندر قدمش، شناسه ملکی مقدم واقع شده‌است.

شعر زبان عاشقانه  و جملگی رنگ گلایه‌های عاشقانه  مرسوم را دارد.

توضیحات از شرح شوق دکتر حمیدیان صفحه ۲۰۴۷مجلد سوم

 

 

به اشتراک بگذارید
اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در twitter
اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در linkedin
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *