در اردیبهشت سال ۱۳۹۸ کتاب مادرم شوکت به چاپ رسید. کتاب با گویش و لهجه اراکی میباشد و روایت زندگی و خاطرات کودکی من در دهه چهل می باشد . پس از چاپ کتاب دوستان یادداشت هایی بر کتاب نوشتند.
متن ذیل یادداشتی از آقای احمدی هزاوه، نویسنده و جامعه شناس در باره کتاب «مادرم شوکت» میباشد
اواخر دهه چهل زندگی در گوشهای از شهر اراک
جایی گفته بودم بومینویسی عشق میخواهد، نویسنده باید حوزه و منطقه مورد نوشتار خود را بشناسد، در آن زندگی کرده باشد نفس کشیده باشد و آن را دوست داشته باشد. دقیقن نویسنده مادرم شوکت این ویژگی را دارد دغدغههای خودش را دارد به دنبال گمشدههای خودش می گردد و آن چه نوشته است؛ خود اوست. کتاب روایتی است از زندگی اواخر دهه چهل و در گوشهای از شهر اراک نزدیک رودخانه نزدیک پل سبحانی نزدیک مسجد سیدها به قول نویسنده «مچد سیدآ»
چینی بن زن، دیگ مسی روی پشت بون، گوجه تلوندن، کاگل پشت بون، قله یاسین و…
رفتارهای انسان ها در یک جامعه سنتی و به دور از تکنولوژی، انسانهایی که رفتار صادق و صمیمانهای با هم دارند، همسایه ها دایم با یکدیگر در رفت و آمد هستند، در خانه ها بسته نیست، باورها عمیقا در ذهن آدمها ریشه دارند و رفتارها هم از این باورها سرچشمه می گیرند.
کتاب «مادرم شوکت» اصلا یک داستان به معنی رایج آن نیست، نویسنده داعیهای هم ندارد که خودش را به رخ بکشد، حدیث خود را در صحنه هنرمندی جهان خواندهاست. کتاب به سبک روایت اول شخص و با لهجه اراکی نوشته شده است و این کار سخت است از آن جهت که نویسنده مجبور شدهاست بسیاری از حروف را علامت گذاری کند تا خواننده آشنا و نا آشنا با این لهجه بتواند آن را بخواند، گاهی حتی با واژهای مهجور و فراموش شده مواجه می شویم، کتاب سرشار از این واژهای و خود منبع بسیار خوبی است برای شناساندن و حفظ لهجه اراک، از این جهت نویسنده کاری بزرگ کرده که حداقل در چند دهه گذشته کسی انجام ندادهاست.
حافظه تحسین برانگیز نویسنده به او کمک کرده تا بسیاری از جزییات جغرافیایی مورد نظر و رفتار آدمهای داستان را به تصویر بکشد. نویسنده در کوتاه گویی مهارت دارد و روایتهای کتاب پراز جملات کوتاه و در نوع خود مورد توجه.
اما:
– میشد برای کتاب داستان واره ای طراحی کرد تا همه قسمتهای کتاب را به هم متصل نماید تا از پراکندگی آن جلوگیری نماید.
– بهتر بود وقایع برحسب زمان پیش بروند.
– بهتر بود نویسنده توضیحات و توصیفات را به زبان رسمی و متداول نوشته ها و گفتگوها را در قالب لهجه و محاوره، این روند می توانست خواننده نا آشنا را با لهجه اراک کمک نماید تا راحت تر با کتاب ارتباط برقرار کند.
به هر صورت به سرکار خانم «زهرا سلیمی» بابت زحماتشان و تلاش صادقانهای که در حفظ و نشر فرهنگ بومی استان می کشند تبریک می گویم.
( ایرج احمدی هزاوه ۲۳ مه ۲۰۲۰)
آقای احمدی هزاوه
آخرین دیدگاهها