اینجا خدا به ما نزدیکتر است، قله کازبک گرجستان از کتاب بر فراز سه بام دنیا

این‌جا خدا به ما نزدیکتر است؟

صعود به قله‌ی کازبک، اورست کوچک

“قلم را آن زبان نبود که سر عشق گوید باز                                ورآی حد تقریر است شرح آرزومندی”

چند سالی بود که عضوِ گروه کوهنوردی پرواز شده‌بودم. هر هفته تمرین کوهنوردی می‌کردیم و هر سال دو صعود اصلی در برنامه تیم بود و چند برنامه تفریحی و برنامه‌های آمادگی برای صعودهای اصلی که در جلسات اول سال، برنامه‌ صعودها اعلام می‌شد.

پنج شنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۳ برای جلسه‌ی‌گروه، دور هم جمع شدیم؛ درجلسه، برنامه شش ماهه اول و دوم را اعلام کردند. شاخص‌ترین برنامه، صعود به قله‌ی کازبک از جبهه شمالی در کشور گرجستان در شهریور۱۳۹۳و صعود زمستانی به قله‌‌ی دماوند برای اعضای حرفه‌ای گروه از جبهه غربی، در بهمن ۱۳۹۳ بود. قرار بر این شد، با شرکت در برنامه تمرینی، بچه‌ها خودشان را آماده کنند. برنامه‌های تمرینی صعود به قله‌ی شهباز، شب‌مانی درقله‌ی سفیدخانی، تمرین سنگ‌نوردی در منطقه انجدان- برای  بالا رفتن اعتماد به نفس-  تمرین دو، در پیست نظم‌آباد و کوله‌کشی با جا‌ دادنِ چهار بطری پر از آب و صعود به قله‌ی اکبرآباد -۱۲۵- و در نهایت تمرین با کرامپون درمنطقه اشترانکوه بود. کرامپون یا همان یخ‌شکن، وسیله‌ای است برای جلوگیری از سر خوردن در مسیرهای یخ یا برف، که زیر کفش نصب می‌شود. در نیمه دوم اَمرداد ماه تمرین‌ها تمام شد و بدن را در اصطلاح ریکاوری کردیم؛ تا تمرین‌ها در بدن جا بیفتد. در نهایت چهار نفر انتخاب شدیم. آقای قاسمی، سرپرست گروه بود و فائزه پورهادی، همسرش که انصافاً باید بگویم زوج کوهنورد خوشبختی هستند.  آقای ملکی که وجودش در سفر باعث آرامش و دلگرمی بود. چهار نفری، یک تیم شدیم؛ آماده برای صعود به قله کازبک که معروف به اورست کوچک بود. وسایل لازم را، در گوشه اتاق چیدم و طبق لیست آنها را که نداشتم از جمله پانچو، برای بارندگی و دستکش پر و کنسروهای مختلف را خریدم. کفش دو‌پوش سنگین را از آقای رضا آدینه، امانت گرفتم. سه روز قبل از حرکت یک جلسه هماهنگی داشتیم. وسیله‌های خود را با یکدیگر بررسی کردیم؛ تا وسیله‌ای کم و کسر نباشد. ابتدا قرار بود با اتوبوس به بندر باتومی ‌رفته و از آنجا به تفلیس برویم؛ وقتی هزینه‌ها را برآورد کردیم و میزان خستگی راه را در نظر گرفتیم؛ قرار بر این شد؛ سفر هوایی داشته باشیم. بلیط هر نفر نهصد هزار تومان بود. پس تصمیم نهایی را گرفتیم

به اشتراک بگذارید
اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در twitter
اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در linkedin
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *